داستان تاریخ

مشخصات بلاگ
داستان تاریخ

اگر کسی بخواهد حرف خود را به اثبات برساند اول ادعایش درطول تاریخ میگوید و همه ان را قبول می کنند در حالیکه شاید نه خود فرد ونه شنوندگان از تاریخ چیزی ندانند وجای بسی تاسف است که مردم چنین سرزمین کهنی از تاریخ چیزی ندانند
این وبلاگ با این هدف تاسیس شده که کاربران اینترنت بیشتر با تاریخ جهان اشنا شوند و امیدوارم که شما با دیدن این وبلاگ به تاریخ علاقه مند شوید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

به وبلاگ داستان تاریخ خوش امدید لطفا ما را از نظرات و پیشنهاد های خود بهره مند سازید

  • hadi nosrati
در هر سیستم اقتصادی مردانی که توانایی ادارة مردم را دارند مردمی را اداره می کنند که فقط توانایی ادارة اشیا را دارند. در اروپای فئودال کسی که افراد را اداره می کرد خاوند بود، که در لاتینی او را دومینوس، در فرانسه سنیور،(همان سینور یا مهتر در میان رومیها)، در میان آلمانی هر (ارباب) و در انگلیسی لرد می خواندند. خاوند معمولا سه وظیفه داشت: اول آنکه زمین های خویش و ساکنین آن را با نیروی لشکری خود حراست کند؛ دوم آنکه کشاورزی، صنعت، وبازرگانی را در این زمین ها متشکل سازد؛ سوم آنکه به هنگام جنگ به خدمت سرور متبوع یا پادشاه خویش در اید.
در اقتصادی که بر اثر قرن ها کوچ، تجاوز، غارت، و جنگ تکه پاره شده و به صورت ابتدایی درآمده بود، جامعه فقط درصورتی مجال بقا داشت که از استقلال محلی و خواربار و سپاهیان کافی برخوردار باشد. آنهایی که می توانستند به تدارک دفاع و کشاورزی بپردازند خاوندان طبیعی زمین شدند. مالکیت و ادارة زمین منبع ثروت و قدرت گشت و عصر ملاکین اشرافی آغاز شد که مقدر بود تا ظهور انقلاب صنعتی ادامه یابد.

  • hadi nosrati

سرف واقعی در تکه زمینی متعلق به یک خاوند یا بارون به کار کشاورزی اشتغال داشت. مادام که سرف مال الاجارةسالیانه را جنسی، نقدی، یا از طریق انجام کار می پرداخت، تا زنده بود زمین را در اجاره داشت و جان و مالش درمقابل متجاوزین حراست می شد. هر وقت مالک اراده می کرد، می توانست سرف را از زمین خود بیرون کند، و چون سرف می مرد، زمین فقط با اجاره و رضایت خاوند به اطفال وی واگذار می شد. در فرانسه ممکن بود که سرف را جدا از زمین به مبلغ تقریباً 40 شیلینگ (در حدود 400 دلار امروزی) فروخت. مالک گاهی سرف را به دو نفر می فروخت، به عبارت دیگر او را به خدمت دو نفر مختلف می گماشت که گاهی برای این و گاهی برای آن کار کند. در فرانسه سرف می توانست با تسلیم زمین و کلیۀ مایملکش به خاوند، یا صاحب تیول، از قید عقد فئودال برهد. در انگلستان وی از این حق نقل مکان محروم بود، و سرفهای متواری قرون وسطی را با همان حدتی دوباره اسیر می کردند که بردگان متواری قرون جدید را.

  • hadi nosrati

در آن زمانها و سرزمینها، جامعه عبارت بود از آزادمردان، سرفها، بردگان. طبقۀ آزادمردان شامل نجبا، روحانیون،سربازان حرفه ای، صاحبان مشاغل، اکثر بازرگانان و افزارمندان، و کشاورزانی می شد که تقریباً با اندک تعهد یا بیهیچ تعهدی در مقابل خاوندان فئودال مالک زمینهای خویش بودند، یا در برابر مال الاجارة نقدی زمین را از خاونداجاره می کردند. این قبیل کشاورزان موجر در انگلستان قرن یازدهم چهار درصد عموم برزگران مملکت را تشکیل
می دادند، در آلمان غربی، ایتالیای شمالی، و فرانسۀ جنوبی عدة آنها بمراتب زیادتر بود و شاید یک چهارم تمام نفوسرعیتی اروپای باختری را تشکیل می دادند.

  • hadi nosrati

پیدایش روسیه:509-1054

 اسلاوها فقط یکی از آخرین اقوامی بودند که از سرزمین حاصلخیز، استپهای وسیع، و رودخانه های فراوان روسیه که
قابل کشتیرانی بود به وجد آمدند، و از باتلاقهای عفن و جنگلهای نفرت انگیز و از نداشتن موانع طبیعی در برابر
تهاجم دشمنان، گرمای تابستان، و سرمای زمستان بسیار اندوهگین شدند. در سواحل باختری و حاشیۀ شمالی
دریای سیاه، یعنی آن صفحاتی از روسیه که کمتر از هر جا غریب نواز بود، یونانیها حتی در قرن هفتم میلادی به
شهرهای زیادی از جمله اولبیا، تانائیس، تئودوسیا، پانتیکاپایون (کرچ) برخورده بودند، و با سکاها (سکوتها) که دور از
کرانه های دریا می زیستند مبارزه و داد و ستد کرده بودند. این بومیان، که به احتمال اصل و نسب ایرانی داشتند،
پاره ای از جنبه های تمدن ایرن و یونان را در وجود خویش جذب کرده بودند. از میان ایشان حتی فیلسوفی
آناخارسیس نام ( 600 ق) برخاست که به آتن رفت و با سولون مباحثه کرد.

  • hadi nosrati

در قرن یازدهم، روسیه جنوبی مقهور قبایلی بود نیمه وحشی مانند کومانها، بلغارها، خزرها، پولووتسیها، پچنگها، ومانند آنها. مابقی روسیه اروپایی به شصت و چهار امیر نشین تقسیم میشد که مهمترین آنها عبارت بودند از کیف،ولینیا، نووگورود، سوزدال، سمولنسک، ریازان، چرنیگوف، و پریاسلاول. اکثر این امیرنشینها برتری کیف را قبولداشتند. یاروسلاو، میهن امیر کیف، هنگام مرگ ( 1054 )، امیرنشینهای مختلف را به نسبت اهمیت میان فرزندانخویش تقسیم کرد: به این معنی که مهمترین این ایالات یعنی کیف را به فرزند بزرگتر واگذاشت; برادران، طبق قراری که میان خود گذاشتند، موافقت کردند که از آن پس هر کدام از امرای مهتر درگذرد، دیگران حق داشتهباشند یک درجه بالاتر بروند، یعنی از ایالت کوچکتر خود به ایالت بزرگتری منتقل شوند.

  • hadi nosrati
function showHint(str) { var xmlhttp; // Ajax ایجاد یک متغیر برای ذخیره کردن شی if (str.length==0) { document.getElementById("txtHint").innerHTML=""; return; } if (window.XMLHttpRequest) { // IE7+, Firefox, Chrome, Opera, Safari کد برای مرورگرهای xmlhttp=new XMLHttpRequest(); } else { // IE6, IE5 کد برای مرورگرهای xmlhttp=new ActiveXObject("Microsoft.XMLHTTP"); } xmlhttp.onreadystatechange=function() { if (xmlhttp.readyState==4 && xmlhttp.status==200) { document.getElementById("txtHint").innerHTML=xmlhttp.responseText; } } xmlhttp.open("GET","gethint.php?q="+str,true); xmlhttp.send( ); }